متهم که در جریان جلسات قبلی دادگاه تمامی قتلها را انکار کرده بود این بار نیز در ادعایی عجیب گفت که به این خاطر به قتلها اعتراف کرده است تا دیوانه تشخیص داده شده و آزاد شود.
صبح شنبه گذشته، هفتمین جلسه رسیدگی به جنایات سریالی فرید بغلانی قاتل سریالی 16 نفر در آبادان و اهواز، در شعبه 16 دادگاه کیفری استان خوزستان برگزار شد. این جلسه به بررسی دهمین قتلی اختصاص داشت که متهم مرتکب شده بود.
او در جریان این جنایت که صبح 15 اسفند 85 رخ داد، زن 40سالهای را که تبعه کشور عراق بود و شیر و ماهی میفروخت، به قتل رساند و جسدش را کنار رودخانه بهمنشیر رها کرد.
بعد از پیدا شدن جسد مقتول توسط ماموران پلیس، پزشکی قانونی علت مرگ این زن را اصابت ضربه عمدی به سرش اعلام کرد. از همان زمان تحقیقات برای کشف راز این جنایت آغاز شد تا اینکه بعد از گذشت 2 سال، وقتی کارآگاهان پلیس آبادان موفق شدند قاتل سریالی را دستگیر کنند، وی در جریان بازجوییها به قتل این زن اعتراف کرد.
او حتی در جریان بازسازی صحنه قتل، پرده از تمامی جزئیات این جنایت برداشت و برای ماموران توضیح داد که چگونه زن 40ساله را به قتل رسانده است.
در دادگاه
در جریان رسیدگی به این جنایت که در حضور اولیای دم برگزار شد ابتدا فیلمی از اعترافات فرید درخصوص قتل این زن که ندیمه نام داشت به نمایش درآمد. فرید در این فیلم با نشان دادن محل ایستادن خود و مسیر عبور ندیمه از کنار شط، میگوید: آن روز ناراحت بودم.
روحم ناراحت بود. از خانه بیرون آمدم، اگر زن یا دختر نمیکشتم نمیتوانستم راحت شوم. در همین لحظه بود که ندیمه را دیدم.
ناگهان حالت عجیبی که قبل از قتلها داشتم باعث شد به طرفش بروم. او یک تشت سبز آبی رنگ روی سرش داشت و یک دبه شیر در دستش گرفته بود. از کنار من رد شد. یک سنگ برداشتم و رفتم دنبالش و وقتی به جای خلوت رسیدیم نقشهام را عملی کردم.
بعد جسدش را به کنار رودخانه بردم و النگوهایش را که 2 تا از آنها بدلی بود سرقت کردم.
بعد از پخش فیلم، پسر 18 ساله مقتول بهعنوان ولی دم در جایگاه حضور یافت و تقاضای صدور قصاص فرید را کرد.
سپس متهم به جایگاه احضار شد تا به سؤالات قاضی درخصوص این جنایت پاسخ دهد.
- قاضی: شما متهم هستید به قتل ندیمه 40 ساله، چه میگویید؟
متهم: مثل بقیه قتلها که گفتم، من این قتل را انجام ندادهام.
- چه شاهدی هست؟
چه دلیلی هست که من کشته باشم؟ تنها اینکه من گفتهام آنها را کشتهام، دلیل نمیشود که قاتل باشم.
- قاضی: ولی اعتراف کرده بودی؟
متهم: من حرفهای بیربط میگفتم. جایی که این زن کشته شده نزدیک خانه ما بوده است. ولی آن جایی که من شرح دادم در 200 متری محل جنایت بود.
- قاضی: بهتر نیست مطالب را راحت بگویی و خودت را راحت کنی؟ تو خود میگویی جسد را در آب انداختهای و ماموران نیز جسد را از آب گرفتهاند.
متهم: من جسد را نینداختم. حتی جایش را هم دقیقا نشان ندادم.
- قاضی: در اقاریر خود نزد بازپرس، نحوه ارتکاب بِزه را در صحنه بازسازی قتل تشریح کردهای که کاملا با نظریه پزشکی قانونی و ضربات وارده تطبیق میکند، چه میگویی؟
متهم: اول از من خواستند برویم تا بگویم قتل کجا رخ داده است. بعد مرا بردند به پاسگاه و بعد از آن بر اثر فشار و شکنجه اقرار کردم.
- قاضی: شما نسبت به موضوع قتل ندیمه، پیش از اینکه اقرار کنی، نیز بهعنوان یکی از مظنونان دستگیر شدی و پس از بازجویی در آن زمان به لحاظ عدمدلیل کافی آزاد شدی. اگر شکنجه یا فشاری به شما تحمیل میشد باید در آن زمان نیز بنا به قول خودتان شکنجه میشدی، در حالی که آزاد شدی؟
متهم: در آن زمان با احترام با من برخورد شد اما بعد از دستگیری دوباره تحت فشار بودم.
- قاضی: بر خلاف همه متهمان که نزد ماموران اعتراف و پس از آن نزد بازپرس انکار میکنند، شما نزد ماموران بازجو انکار میکردی و پس از آن در حضور مزرعه- بازپرس ویژه پرونده- اعتراف میکردی. در این باره چه میگویی؟
متهم: همه اعترافاتم الکی بود. زندان را ترجیح میدادم. اینها را میگفتم که بگویند دیوانه است.
- قاضی: تو حتی دختر خودت را در ماسهها خواستی خفه کنی، بچه را 2 متر در ماسهها دفن کرده بودی.
متهم: نه، جنبه شوخی داشت! من برای بچههایم مثل عروسک بودم.
بعد از اظهارات فرید، قاضی ختم جلسه را اعلام کرد و به این ترتیب هفتمین جلسه محاکمه به پایان رسید.